از رفتــنــت دهان همـــه بـــــاز ...
انگــار گفتـــه باشنـــد ...
پـــرواز...
پـــــر .. واز
آسمان کوچک ...
یک خبر خوب ...
این روزها ، بی اختیار ، خیلی چیزها در وجودمان جوانه می زند ...
همان هایی که اسیر خشکی ، ایمان و عاطفه بودند ...
نگو نمی دانی ...
برکت پیکر کوچک به خونه نشسته ات...
خواب روزهایمان را پرانده ...
که باور نمی کنم ...
نگو نمی دانی ...
قطره های خون تو ...
نقش اکسیر را بازی می کند ...
که باور نمی کنم ...
نگو ...!!
فقط .. یک یا حسین (ع) دیگر بگو
از همان ها که روضه ی این روزهای پدرت شده ...